اعترافات یک عدد تخس بچه

گاهی انقدر تخس بودنم خوب نیست...
خب مگه تنت میخاره که دکترتو راضی میکنی با وجود میگرن روزه بگیری که حالا از سردرد بترکی؟؟؟!!
بعد دکتره چرا راضی میشه؟ مگه داریم ؟مگه میشه؟ خب عزیز من ، ما یه چیزی گفتیم شما چرا زودی قبول میکنی؟بده آدم انقدر در برابر بیمارش کوتاه بیاد...پس فردا حرف درمیارن برات دکتر
  ؛ )


پدر باتری خور

دکتر گفته باید توی قلب پدری باتری بذاریم ، به مادری میگم بگو یه ریموت بذاره براش هر وقت غرغراش اوج گرفت یه چند ساعتی دکمه ی پازشو بزنیم و کلا کنترلش دست خودمون باشه ...

پدری میگه بیاع اینم از دخترا که میگن بابایین :)))))



پ.ن:روزی که پدری سکته کرد فقط من خونه بودم 

خواهری بزرگه که گرفتار خونه زندگیش بود خواهری کوچیکه هم با دوستش رفته بود بیرون...

منم که رانندگی بلد نبودم پدری هم زیر بار نمی رفت که حالش وخیمه نمیذاشت زنگ بزنم اورژانس :/ عاخر با اصرار مادری راضی شد بره دکتر و خودش با اون حال نشست پشت فرمون و رفتن ...

مادری که از بیمارستان برگشت و گفت چی شده همه خشک شدیم! 

بعد از تعریف ماوقع بستری کردن پدری برگشت با یه بغضی به من نگاه کرد و گفت:تو بیمارستان پدرت بهم گفت یه پسرم نداریم این روزا عصای دستمون باشه:/ ای کاش سه رک پسر بود ...

میگم چرا من؟ میگه اون دوتای دیگه اگه پسر بودن فایده نداشت بزرگه زیادی شله و حس و حال عصا شدن نداشت کوچیکه هم شیطونه دردسر می شد... 

:| برای یه بار تو زندگیم واقعا دلم خواست پسر بودم 


نصیحت نامه


اگر دنباله یه عشق "پایدار" هستید هرگز روی یه

آدم رمانتیک حساب باز نکنید! رمانتیک ها

مدام از سکویى به سکوی دیگه در حال "جهش"

هستند. اونا به دنبال عشق افلاطونى میگردن

که روى زمین پیدایش نخواهند کرد.

اونا به دنبال شما نیستن به دنبال

حال خوبین که عاشق بودن بهشون میده...

تب تند زود سرد میشه و بعدش شما می مونید و

 احساسات لگدمال شده...

اگرم بخوان بمونن تنوع طلبی شون اجازه نمیده...

وقتی جذابیت های شما تموم شد و

 سروکله ی یه عشق جذاب تر تازه پیدا شد

اون وقت میفهمید چی میگم...



بغض

مادری میگه بیا دورهمی داره حامد همایونو نشون میده 

میگم اوهوم

میگه دیگه آهنگاشو دوست نداری؟

میگم چرا ولی خب خعلی عاشقانه میخونه...

میگه خب مگه بده؟

میگم نه اما عاشقانه گوش دادن برای آدمای دل شکسته و تنها سمّ مهلکیه...

(به اتاقش برمی گردد تا مادری بغضش را نبیند...)


یکی از راه رسید ....یکی دیگر پشت در است


قطار سمت خدا میرفت ..

همه سوار شدند ،

وقتى به بهشت رسید ،

همه پیاده شدند ...

یادشان رفت که مقصد خدا بود ،

نه بهشت..!

آدمى همین است ؛

مقصود را به بهترى میفروشد ،

یار را به زیباترى !



🌺🍃🌺🍃


پ.ن:رمضان دوباره رسید...

و چه رمضان سختی در پیش دارم امسال... 

دوستان اول حلال کنید دوم التماس دعا دارم ازتون ...


دلتنگی جات


نشستــــه کُنــــج خیابـــان کربــــــــلا دلِ من


چه خاطـــرات قشنگـــی از آن مَحـــل دارد...


پ.ن:شب زیارتی اباعبدالله ...


مقتول نوشت...

زمان

 کشنده ترین سلاحی بود

 که خدا در برابر انسان خلق کرد...


تالار آیینه

میان دلبران آخر دلم شد یار تنهایی 

به امیدی که کم گردد کمی از بار تنهایی


چنین دل بستنی هرگز ندارد سود می دانم

شوم تنهاتر از سابق پس از دیدار تنهایی


کمال الملک میبیند درون شاه غربت را

که در تالار آیینه کشد تکرار تنهایی


بلای بی کسی سخت است اما بین آدمها

دو چندان میکند درد مرا اقرار تنهایی


خبر آمد که می آیی بیا این خانه لرزان است

ترک افتاده از شوق تو بر دیوار تنهایی


امید وصل تو آخر مرا بی خانه خواهد کرد 

شبی پنهان شوم زیر همین آوار تنهایی


به استقبال دیدارت شوم بازیچه ات اما

درآوردی مرا با این دروغ از غار تنهایی...


محمد شیخی                               

             مجموعه غزل مدارا                     


دل تنگیده ی سه رک جان

دلم برای وبلاگ قبلیم تنگ شده...

خعلی تنگ شده...

حتی برای اسمش :/ ...


خاطره...

بر حسب تصادف یکی از کتابای دوره ی کارشناسیمو پیدا کردم 

و بر حسب تصادف تر حین ورق زدن صفحه های خط خطی و تا خورده ش به یه دست خط غمگین رسیدم ...

یه دست خط غمگین از یه دختر غمگین و بهت زده (که هیچ واژه ای نمی تونه شدت بحرانی بودن حال و هوای اون روزا و غم های  وحشتناکی که تجربه میکرد و وخامت حال قلبشو توصیف کنه) که توی یه بعدازظهر طولانی و دلگیر سر یه کلاس کسل کننده با یک دنیا بغض چند بیت شعر نوشته بود:

آدمک آخر دنیاست بخند

آدمک مرگ همین جاست بخند 

دست خطی که تو را عاشق کرد 

شوخی کاغذی ماست بخند 

آدمک خل نشوی گریه کنی!

کل دنیا سراب است بخند

آن خدایی که بزرگش خواندی 

به خدا مثل تو تنهاست بخند...

 


خط خطی های ذهن serek کوچولو

اینجا کودک درون serek جان می نویسد...

آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan