دلتنگیِ یک دلِ تنگ

جایی خواندم : "انسان همیشه دیر این را می‌فهمد 

که به آن اندازه که فکر می‌کرده زمان وجود نداشته است"

فکر کردن به حقیقت این جمله خیلی دلم را فشرده کرد. 

زمانی که تا گلو دلتنگ یک نگاه، یک صدا، یک عطر و یک آغوش خاص شدی 

در حالی تمام وجودت از این حقیقت می‌سوخت

که تا لحظه‌ی مرگ قرار نیست دوباره آن نگاه ، صدا، عطر و آغوش را داشته باشی؛ 

آن زمان ، بسیار زمان نامناسبی برای این‌ است که بفهمی ممکن است زودتر از تصور ما دیر شود...

شما را به خدا قبل از اینکه دیر شود نعمت داشتن همدیگر را دریابید. مطمئن باشید حتی اگر در نهایت خوشبختی تمام عشق خود را به هم بدهید باز هم وقتی دیگر با هم نباشید احساس حسرت می‌کنید. چه برسد به اینکه از هم غافل شوید.  

به خدا آنقدرها که فکر می‌کنید زمان وجود ندارد...😭

پ.ن: ممنون می‌شم اگر برای فتح اله فرزند سیف اله فاتحه بخونید...🙏


آه پاره‌ی جانم بود…

اگر هزاااار نفر جلوی چشمت بمیرن باز هم حقیقت مرگ رو لمس نکردی.

زمانی گوشت و پوستت با این مفهوم برخورد می‌کنه که حضرت مرگ عزیزِ جونت رو جلوی چشمت با خودش ببره...

نه هر کسی !!! کسی که از وقتی چشم باز کردی توی دنیا کنارت بوده، نفس به نفست زندگی کرده، توی غم هات گریه کرده توی شادی‌هات خندیده؛ پا به پات توی تمام مراحل اومده ؛ باهات استرس گرفته و هیجان زده شده، ناامید شده بعدش امیدوار شده. برنده شده و باخته؛ توی شکست‌هات حمایتت کرده و توی پیروزی هات بهت افتخار کرده.  لحظه به لحظه گوشت و استخوانت در کنارش رشد کرده و بهش گره خوردی. کسی که هیچ تصوری از نبودنش نداری! چون وجودش مثل اکسیژن برای روحت ضروریه و بودنش توی تک تک لحظات بدیهیه. کسی که وقتی بغلش می‌کردی و سرتو روی سینه‌ش می‌گذاشتی توی اعماق روحت حس می‌کردی که محاله زندگی بدون حضور اون وجود داشته باشه. 

در این صورت... لحظه ای که چشمهاش از حیات تهی شد و صدای نفس‌هاش قطع شد. لحظه ای که دستهاش زیر دست‌هات شروع به سرد شدن کرد. در اون لحظه با تمام سلول‌های وجودت با مرگ ملاقات می‌کنی و درکش می‌کنی. و تا به این سن برای من هیچ چیز به سختی درک این تجربه برای اولین بار نبود، اگرچه قبلا مرگ خویشاوندان دیگهای رو دیده بودم. 

لحظه‌ای که با هستی خودم درک کردم یعنی چی که شاعر می‌گه: 

من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می‌رود...😭😭😭

علی الدنیا بعدک العفا...

 

پ.ن: ممنون می‌شم برای فتح خدای قشنگم فاتحه‌ای هدیه بفرستید... (فتح اله فرزند سیف‌اله) 😭😭😭🖤

خط خطی های ذهن serek کوچولو

اینجا کودک درون serek جان می نویسد...

آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan