دوشنبه ۱۳ فروردين ۹۷
حالا که دارم دوباره بازخوانی میکنم می بینم کشته شدن دامبلدور غم انگیزترین اتفاقی بود که می تونست توی داستان گنجونده بشه...
هربار وقتی باهاش مواجه میشم حس سکته ی قلبی بهم دست میده، با اینکه از قبل می دونم قراره چی بشه :( فیلم و کتاب هیچ فرقی نداره توی هردو دلتنگ ترین لحظه همین لحظه ست، حتی بیشتر از لحظات جنگ آخر و کشته شدن همه ی کسانی که شخصیت دوست داشتنی بودن، حتی هری...
از جی کی بدم میاد :(
دماغش را بالا کشیده پتو را روی صورت خیسَش میکشد...