گُنگیگش ها هم روزه می‌گیرند...

اولین خاطره‌ی کودکیم از ماه رمضان انقدر دوره که حتی نمی‌دونم مال چند سالگیمه 

خیلی کوچیک بودم و دلم پر می‌کشید که مثل آدم بزرگا روزه بگیرم اما مادری می‌گفت هنوز به اندازه کافی بزرگ نشدی که روزه بگیری... آخر سر انقدر اصرار کردم تا راضی شدن بلند بشم باهاشون سحری بخورم...تمام شب از هیجان و فکر اینکه "یعنی سحری چی می‌تونه باشه که می‌خورن و بعدش انقدر قوی می‌شن که می‌تونن روزه بگیرن؟" خوابم نمی‌برد...

همش فکر می‌کردم همه دور هم سر سفره ی خالی می‌شینن و سر ساعت خاصی(همون اوقات شرعی که مادری شب اول ماه رمضان از همه می‌پرسید تا مطمئن بشه خواب نمی‌مونن) یهو سقف خونه باز می‌شه و خدا از آسمون سحری می‌فرسته!!!

وقتی پدری اومد برای سحری صدام کرد سریع بلند شدم نشستم و پریدم توی پذیرایی به عشق سحری...اما برخلاف تصورم با یه سفره پر از غذا رو به رو شدم و کاخ آرزوهام خراب شد😐

سحری رو خورده بودن و من بهش نرسیده بودم و حالا مجبور بودم به جای سحری غذا بخورم !!!

پدری و مادری از خنگ بودن دخترشون در این سطح هم جا خورده بودن هم خنده‌شون گرفته بود‌... کلی تلاش کردن تا من بفهمم سحری یه معجزه‌ی آسمانی یا خوردنی خاص نیست بلکه همون چیزیه که توی سفره ی ماست...

تازه فرداش هم که با لجاجت بیدار شدم تا دوباره سحری بخورم کلی مکافات دیگه داشتن که بهم بفهمونن بابا جان سحری فقط همون غذایی که دیروز خوردیم نیست و هر غذایی می‌تونه باشه!!!

بعد از گذروندن این دوتا بحران راجع به سحری و تحمل دو روز طاقت فرسا در قالب روزه کله گنجشکی یا کله گنجیشکی یا همون کله گنگیگشی خودم، راضی شدم که هنوز انقدر بزرگ نشدم که بتونم روزه بگیرم مخصوصا حالا که خبری از منبع آسمونی و دوپینگی به اسم سحری نبود که مثل اسفناج ملوان زبل من رو قوی کنه تا بتونم روزه بگیرم. پس قرار شد تا نه سالگی صبر کنم و دقیقا همین کارو کردم و تا اون موقع فقط از سحری و افطاری و حال و هوای قشنگ ماه رمضون و شب‌های قدر نهایت استفاده رو کردم...😁😁😁

رمضان مبارک ❤

چقدر حال و هوای کودکانه داره نوشته هاتون!!!
به خاطر کودک درونه 😁
سلام

مبارک باشه ^_^
التماس دعای خیر


البت قابل ذکره ک ملوان زبل اسفناج نمی زد!
اونم از طریق پیپ!
چیزه دیگری بود! :|
بگذریم
مبارک باشه😊
محتاجیم به دعا...
پس چی بوووووووودددد؟؟؟به ما گفتن اسفناجه!😐😐😐
از راه پیپ نمی‌خورداااااا!؟ قوطیش دیگه اسفناج بود عاخه...گمان نکنم مثل قضیه دوقلوهای جولز و جولی و عموی سوباسا بوده باشه!؟؟؟؟
ای وااااای یکی دیگه از کاخ‌های رویایی نوستالژیم خراب شد...
ینی اونقدری که من عاشق ماه رمضونم هیچکس نیست:دی
فکر نکنم بیشتر از من عاشق ماه رمضان باشی 😊
شما ده کیلو اسفناج بزن ب بدنتون آیا تغییری در قدرت شما ایجاد می شود!؟ 


ی سری از دوستان می گن گل بوده! -____-


دوستان اشتباه می‌کنن مگه سازنده‌ی کارتون انقدر بی وجدانه که برای بچه ها تبلیغ استعمال مواد مخدر بکنه؟!
این دیگه خیلی تابلوئه آخه مثل عموی سوباسا نیست این طوری کارتون شبیه تبلیغ گروه مافیای مواد مخدر می‌شه که!!!
عزیزمممم الهی من دورت بگردم :))

یه سریا اصرار دارن بگن اسفناج نبوده و مواد مخدر بوده و فلان و بیسار ولی با یه سرچ ساده و دیدن عکسا نقض میشه چون رو همه ی کنسروهاش نوشته spinach :/ ولی خب خیلیا میگن نه ماده مخدر بوده و میریخته تو پیپ ولی میخورد جان خودم :)) 
خدا نکنه عزیز مهربونم😍
آره به خدا یادمه می‌خورد ...بعد دیگه هرچقدرم داغون باشن برای بچه‌هاشون کارتون ترویج استفاده‌ی مواد مخدر به این وضوح تولید نمی‌کنن!!! 
یه بارِ دیگه بگو گنجشک :))))
گُنگیگش 😁😁😁
التماس دعا
محتاجیم به دعا ...حاجت روا ان‌شاالله
به مثال های زیر توجه کنید:

تارزان لخت و عریان بود و هیچگونه لباسی به تن نداشت…!

سیندرلا شب ها از ساعت ۱۲ به بعد به خانه میرفت…!

پینوکیو دروغ میگفت…!

بت من با سرعت بالای ۳۰۰مایل بر ساعت رانندگی میکرد…!

سفید برفی در کلبه چوبی با ۷ مرد کوتوله زندگی میکرد!!!!!

ملوان زبل اسفناج نمیخورد…بلکه ماری جوانا میخورد…! چون ماری جوانا برگ ۷ پر دارد که در محلولی که ملوان زبل میخورد کاملا مشخص است…

و نکته دیگر اینکه چه کسی درون پیپ اسفناج میریزد؟؟؟؟

کارتون های هاچ زنبور عسل/بچه های کوه آلپ/سندباد/سرندی پیتی/میتی کومان و پسر شجاع …

همه اینها دو وجه اشتراک دارند…

همشون یا پدر ندارند…یا مادر…یا هر دو را ندارند…

و دیگری اینکه روابط بین پسر ودختر در همه آنها وجود دارد! که این روابط به صورت یک رابطه عادی می باشد و خانواده ها نیز با آنها همکاری میکنند…

آیا این برای شما کافی نیست؟!؟!؟! 
آیا وقت آن نرسیده است که ایمان بیاورند😂😂😂😂
خداییش خعلی پیچیده شد قضیه ... ولی من یادمه روی قوطیش به خارجکی نوشته بود اسفناج و توی پیپش هم نمی‌ریخت توی حلقش می ریخت...
آقا تو رو خدا بیشتر از این رویاهای کودکی مارو خراب نکنید دیگه 😐🙁
باشه
دیگه خراب نمی کنم! *_^
ممنون از همکاری صمیمانه‌تون 😁
گنجیشک که خیلی ساده تر از گنگیگشه!
من با این سنم نمیتونم تلفظش کنم، تو چطوری تو کودکی تلفظش میکردی؟؟؟
نه بابا گنگیگش ساده‌تره هاااااا ...
تلفظ می کردم دیگه به صورت کاملا غیر ارادی و جوششی 😁
البته اولش گنگیش بوده بعد یکم بزرگتر شدم و مهارت زبانیم پیچیده‌تر شد به گنگیگش تکامل یافت 😊😉
خراب تصوراتت شدم اصن 😂😂😂
از همون بچگی یه تخته‌م کم بوده😂😂😂
I wanted to thank you for this wonderful read!! I absolutely loved
every little bit of it. I have you bookmarked to check out new stuff you post…
Thank you 😊
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
خط خطی های ذهن serek کوچولو

اینجا کودک درون serek جان می نویسد...

آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan