پنجشنبه ۵ مهر ۹۷
بعد از سالها یه دوست قدیمی رو دیدم میپرسه چی خوندی؟ چی کاره شدی؟
وقتی شغلمو میفهمه چشماش چهارتا میشه میگه: الله وکیلی فکر میکردم الان پشت بوم و سهپایه نشسته باشی در حال نقاشی باشی یا اینکه در حال امضای کتاب شعرت برای طرفدارات باشی...چی کار کردی با خودت؟
گفتم به من ربطی نداره از مدیر برنامههام بپرس.
با حیرت میپرسه مدیر برنامهت کیه؟
انگشت اشارهمو سمت آسمون میگیرم. میخنده و میگه تو از اولشم دیوونه بودی😂😂😂
_ راست میگه اما من این دیوونگی رو با همهی عقل و منطق دنیا عوض نمیکنم...من تو رو با تمام آرزوهای رنگی رنگی دنیا عوض نمیکنم.