خفه شو… یا خودم خفه‌ت می‌کنم

مادرم از بچه‌گی به من یاد داد که زن بالقوه موجودی قوی و مدیره 

توی خانواده‌م همیشه در کنار مردها زن‌ها حضور داشتن و موازنه‌ی عادلانه‌ای بین هر‌دوجنس وجود داشته

به‌ من یاد دادن بعضی جاها ممکنه نقش ها و وظایف فرق داشته باشه اما در عین تفاوت عدالت هم وجود داره. قراره زن و مرد در کنار هم مثل یه پازل تکمیل بشن و حال خودشون و بقیه رو خوب کنن و قرار نیست کسی قربانی یا زیر دست باشه؛ به قول فتح خدا حرف خدا رو اجرا می‌کردیم که عین عدالته

بزرگ که شدم وقتی دانشگاه قبول شدم و وارد جامعه شدم‌ با یه تصویر کااااملا متضاد از چیزی که یاد گرفته بودم مواجه شدم. 

زن در جامعه من یک تصویر جعلی داشت. یک تصویر ساختگی که تلاش می‌شد به همه الغا بشه و یک تصویر واقعی که زیر این تصویر جعلی جریان داشت. 

در جامعه من موجودیت زن به عنوان جنس دوم در ناخودآگاه همه حتی خود زن تعریف شده؛ 

زن ها در ظاهر درس می‌خونن در ظاهر کار می‌کنن، در ظاهر توی جامعه حضور دارن؛ 

اما در باطن در حالی که مورد استعمار و استثمار قرار گرفتن با چنگ و دندون برای حفظ همین ظواهر مبارزه می‌کنن.

در نهایت قانون همه جانبه از پایمال شدن حقوق‌شون حمایت می‌کنه؛ دستگاه اجرایی تمام قد پای اجرای چنین قانونی ایستاده؛ و عرف جامعه به هر وسیله‌ای زن رو زیر پا له می‌کنه و برای توجیه این ستم از پوسته‌ی دین و مذهب استفاده می‌کنه؛ در حالی که با نهایت هوشیاری می‌دونه حرف شریعت این نیست و اون داره از شریعت سوءاستفاده می‌کنه. این وسط در کمال ناباوری عده‌ای از خود ما زن‌های احمق به عنوان سیاه لشگر توی این کارناوال شوم با تمام وجود ایفای نقش می‌کنیم و آب به آسیاب این تفکر پوسیده می‌ریزیم.

برای روشن شدن منظورم یک مثال می‌زنم. پرونده‌ای داشتم که شوهر اهل هوس‌رانی بود و مثل همیشه این هوس‌رانی رو با نهاد شرعی به نام صیغه توجیه می‌کرد. این اواخر بسیار گستاخ‌‌تر شده بود و دوست دخترشو به عنوان پرستار بچه‌ش وارد خونه‌ش می‌کرد بدون هیچ محرمیتی.😐 وقتی زن اعتراض کرد بهش گفته بود چه غلطی می‌خوای بکنی فوقش می‌گم صیغه‌م بوده😌

کار به جایی رسید که شوهر گفت می‌خواد دوست دخترشو با خانواده‌ش ( زن و بچه) ببره شمال😐

زن اعتراض می‌کنه. مرد کتکش می‌زنه و توی اتاق حبسش می‌کنه. این اتفاق روز اول فروردین می‌افته. مرد گوشی زن رو می‌گیره که دنبال بهانه بگرده. بعله خب زن که مدیر نمی‌دونم چی چی یکی از بانک‌های دولتی هست از طرف همکارانش اعم از زن و مرد پیامک تبریک عید گرفته. این می‌شه تمبان عثمان که با همکار مرد ارتباط داری و خیانت کردی  و مدرکی محسوب میشه که به مرد حق می‌ده تا بیستم فروردین زن رو توی اتاق حبس نگه داره و با کابل برق بزنه. دوست دخترشم بچه‌شو بغل کنه ببره تو بالکن که کار عشقش راحت باشه. 

بعد از بیست روز از سرکار نگران خانم می‌شن که تعطیلات تمام شد چرا نیومد؟ 

به منزل زنگ می‌زنن کسی جواب نمی‌ده به گوشی خانم زنگ می‌زنن کسی جواب نمی‌ده با منزل مادر خانم تماس می‌گیرن خواهر برادرای خانم نگران می‌شن می‌افتن دنبالش. با مامور می‌رن دم در خونه شوهر؛ مامور حین صحبت با مرد متوجه می‌شه زن توی خونه حبسه اما هیچ اقدامی نمی‌کنه! می‌گه زنشه اختیارشو‌ داره 😊

دو روز بعد که آقا می‌ره دوست دخترشو برسونه خونه‌ش زن با یه ترفندی به کمک فرزندش فرار می‌کنه و به کلانتری پناه می‌بره. مامورین کلانتری در کمال خونسردی می‌گن شوهرت بوده می‌گی چی کار کنیم؟ 

بعد زنگ میزنن شوهره میاد با نهایت وقاحت میگه خیانت کرد زدمش.

سرهنگ بیشعور کلانتری هم بدون اینکه تحقیق کنه ببینه اصلا مرد راست می‌گه یا نه؟ با لحن زشتی به زن می‌گه پس حقت بوده. تنها شانس زن این بوده که خانواده‌ش به موقع رسیدن و از کلانتری نجاتش دادن وگرنه دوباره تحویل همون مردک می‌دادنش😐 آثار ضرب و جرح توی بدن زن به حدی زیاد بود که بعد از دو هفته هم پزشکی قانونی یه گواهی بلننننند بالا صادر کرده بود😐

حالا پرونده اومده زیر دست من. بعد از خوندنش ضمن مواجهه با یک سردرد شدید چند نکته به صورت پررنگ جلوی چشمم لیست شد:

۱) هیییییچ حمایتی از زن در برابر ستم و خشونت مرد وجود ندارد زیرا مرد مالک زن است و زن حیوانی‌ست‌ که اختیارش کاملا در دست صاحبش یعنی شوهرش هست. 

۲) فرقی ندارد یک زن تحصیل کرده با شان شغلی بسیااااار بالا باشد یا زن تحصیل نکرده و در کسوت مقدس خانه‌داری باشد. در هر صورت هیچ احترام و شأنی ندارد و چون زن است در برابر مرد باید ضعیف و زیردست باشد  و حق اعتراض به هیچ کدام از غلط‌های مرد را ندارد.

۳) به علت جنس دوم‌ بودن هیچ جا حرف زن شنیده نمی‌شود. هزار دلیل و مدرک هم که داشته باشد مثل آن عکس‌هایی که زن در این پرونده به من نشان داد که اثبات می‌کرد خانم ‌مثلا پرستار بچه با لباس نامناسب در آغوش شوهرش بود، باز هم حرفش خریدار ندارد اما مرد دهان باز کند بدون هیچ دلیل و مدرکی حرفش سند است. حتی اگر حاضر نشود متن پیامک ها را به من نشان بدهد😏

۴) مرد چون مرد است و‌جنس اول است می‌تواند گناه کند، فساد کند، ستم کند و با استفاده از کلاه شرعی راست راست بگردد حتی حق به جانب رفتار کند. اما همان رفتار را اگر زن بکند چون زن است و جنس دوم، باید سرش را برید و روی سینه‌اش گذاشت. به عبارتی خوب و بد و گناه و صواب بر اساس جنسیت افراد تعیین می‌شود. 

۵)هرکجا حرف از حقوق زن در اسلام باشد به خاطر مقتضیات زمان نمی‌توان این حقوق را اجرا کرد مثلا مهریه و نفقه را باد هوا می‌کنیم و تماااام😌 اما هرکجا نفع مردها باشد تا ته اسلام باید اجرا بشود. مقتضیات زمان را هم به زوووور با حکم اسلام تطبیق می‌دهیم. مثل صیغه، چند همسری و ریاست مرد در خانواده (با تفسیری که مردها دوست دارند)، اختیار حق طلاق برای مرد و...😎

هرچی فکر می‌کنم هیچ کدوم از این موارد با اسلامی که من شناختم و پیروی می‌کنم مطابقت نداره!!! کجای کار می‌لنگه؟! 

پ.ن : وقتی زن فهمید من دستور جلب شوهرش رو دادم با چشمای اشکی بهم گفت خانوم من فکر نمی‌کردم توی این مملکت کسی صدای منو بشنوه و به دادم برسه. با خودم فکر کردم وای بر ما که مملکت اسلامی رو تبدیل به جایی کردیم که با قدرت هر چه تمام تر به تخریب اسلام مشغوله. خیلی زشته که مظلومی در ملک اسلامی بگه امیدی ندارم که در برابر ظالم حمایت بشم. شاید عقیده بقیه فرق داشته باشه اما من به شدت معتقدم ما جامعه‌ای اسلامی نداریم. ما یک جامعه‌ی مردسالار داریم که برای دفاع از مردسالاریش داره از پوستین اسلام سوءاستفاده می‌کنه. 

حتی اگر حکومت اسلامی برداشته بشه مردهای حاکم بر جامعه از ابزار جدیدی برای تضمین این مردسالاری استفاده خواهند کرد. مثل اینکه از شعار برابری فمینیسم برای خفه کردن صدای اعتراض زن به استثمارش استفاده می‌کنن اما در عمل برابری شغلی واقعی وجود نخواهد داشت😊

روزهاست درباره‌ی زن‌های جامعه‌م فکر می‌کنم. زن‌هایی که قرن‌هاست در هر وضعیت سیاسی و اجتماعی قربانیان اصلی بودن. هر وقت عرصه بهشون تنگ شده و برای دفاع از خودشون چنگ و دندون نشون دادن متهم شدن به سلیطه بودن و وحشی بودن. هر وقت با لیاقت و تلاش برای به دست آوردن حقوق شون بلند شدن با ابزارهای نابرابر قدرت زیر پاشون کشیده شده و زمین خوردن. زن‌هایی که هم از مرد‌ها ضربه خوردن هم از بعضی از هم‌جنس‌هاشون. زن‌هایی که هنوز مظلومانه و ناامیدانه به دنبال هویت واقعی‌شون می‌گردن. زن‌هایی که مردهایی که همیشه قدرت و اختیار همه چیز رو در دست داشتن هرگز حال‌شون رو درک نمی‌کنن😔

کاش یک لحظه مردها دنیا رو برعکس تصور کنن. دنیایی که موازنه‌ی قدرت بین زن‌ها و مردها درست برعکس چیزی که الان هست تنظیم شده باشه... شاید یک هزارم حس زن بودن رو درک کنن...

صرفا جهت خواندن کامنت ها

و این که هنوز انقدر عمر نکردم و هنوز اونقدری وارد جامعه نشدم که درست درک کنم ولی قبول دارم

دونستن نظرات دیگران به آدم کمک می‌کنه از زاویه‌های مختلف به ماجرا نگاه کنه به خاطر همین دغدغه ذهنی‌مو نوشتم
😊

مغزم باد کرد......

خیلی از مسائل جلوی روی ما هستند اما از جان نمیفهمیم...

پناه بر خدا

و اینکه در موارد زیادی حق دارید و دارند...

و امیدوارم ازین حق کسانی سو استفاده نکنند.

 

انقدر این موضوع برام دغدغه ایجاد کرده که خدا می‌دونه؛ همش می‌گم مشکل رو باید چه جوری مطرح کنیم که از عدالت خارج نشیم و حق مطلب رو هم ادا کنیم؟ چی بگیم چی کار بکنیم چی نگیم چی کار نکنیم؟ 
اگر بگم یک هفته ست خواب به چشمم نیومده دروغ نگفتم. خدا خودش هدایت‌مون کنه😔 

سلام

برای احدالناسی گیر افتادن کار به کلانتری و دادگاه رو آرزو نمیکنم

چون حتی اگه چیزی به اسم قانون اون وسط وجود داشته باشه، مسائل رو با دید خودشون و ریش سفیدی میخوان حل بکنن

آقا من اصلا نیومدم تو برای مشکل من پادرمیونی بکنی، نگاه کن ببین ظلم چیه، ظالم کیه، فقط چیزی که قانون گفته رو اجرا کنی من ازت ممنونم

ولی هر بار مخصصصصووووصصصا کار به کلانتری رسیده، بی سوادترین و نالایق ترین افراد شدن مسئول کم کردن دخالت حقوقی و ماله کشی

و بدبختانه دست آدم بعد از پلیس به جایی بند نیست

یادمه یه دختری توی همین بیان اومد خاطره اش از دزدیده شدن به قصد تجاوز توسط سه نفر رو تعریف کرد، قبل از تجاوز تونسته بود به بدبختی از خونه باغ وسط شهرفرار کنه برسه کلانتری، با ماشین پلیس رفتن دیدن طبیعتا اون سه نفر رفتن و کسی برای دستگیر شدن نمونده🙃واکنش افسر چی بود؟ جرمی نشده که ما بتونیم صاحب باغ رو پیدا و پیگیری کنیم🤦 یعنی جسد دختره اگه پیدا میشد قابل پیگیری تر بود تا زنده اش، احیانا قصد جلوگیری از تکرار جرم هم نداشتن🤦 خب اگه دختر خود افسره بود همین واکنش میبود؟ قطعا نه! همون نصف شب سه تا پسره با کل خاندان بازداشتگاه بودن

 

کل مشکل برخورد سلیقه ای، خارج از قانون، داخل قانون با تفسیر شخصی، بی نظارتی، ماله کشی ضعفها با اسلام، و تبعیض واضح توی پیگیری پرونده ها متناسب با شاکیه

من امیدم از اصلاح این قانون هچل هفت غیراسلامی اسلام مالی شده بریده، واقعا بجز ظهوری چیزی امیدی به هیچ مجلس و آدمی ندارم بتونه این ... رو بشوره ببره

سلام به روی ماهت 
آخ چقدرررررررر حرف دل منو زدی بشر ☹️

قلبم درد میگیره هر وقت همچین چیزایی می‌خونم، می‌شنوم، یا می‌بینم. واقعا درک نمی‌کنم رفتار این مردها رو. تنها چیزی که حس می‌کنم انزجاره.

شما فکر کن من هر روز خدا با چنین افرادی مواجه هستم چه می‌کشم🤦🏻‍♀️☹️

😞😞😞چه فاجعه

😶😔
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
خط خطی های ذهن serek کوچولو

اینجا کودک درون serek جان می نویسد...

آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan