Love hard

پرسیدم حاج آقا این نرگس‌ها دسته‌ای چند؟ 

پیرمرد نگاهی بهم انداخت و گفت برای شما که عاشقی دسته ی پنجاه‌ تایی هفتاد تومن.

گفتم از کجا فهمیدی عاشقم؟ 

گفت عاشقای نرگس از صد فرسخی معلوم می‌شن. چشماشون یه برق خاصی داره. 

خندیدم و گفتم راست می‌گی من مجنون این گلم. 

یک دسته نرگس تازه برداشت و دور گلها با دقت روزنامه پیچید و زیر لب گفت برای اینکه گلبرگای حساسش زخمی نشن تا برسی به خونه. 

گفتم حاج آقا خودتم که عاشق نرگسی! 

گفت چرا نباشم ؟ هم خوشبوئه هم خوشگله؛ گل بی خاره، ارزون و در دسترسم نیست فقط یه فصل خاصی با ناز و ادا منت می‌گذاره و میاد. نباید عاشقش بود؟ 

وقتی دور ساقه‌ دسته نرگس من چسب می‌زد چشماش می‌درخشید انگار داره به یه تیکه الماس چسب می‌زنه. با تمام وجود عطر نرگس‌ها رو به ریه‌هام کشیدم و گفتم راست می‌گی حاج آقا نرگس رو نباید دوست داشت باید عاشقش بود. 

با حرف پیرمرد موافقم..به نظرم گل نرگس دلبری کردن را بلده و به مخاطبش گفته : هروقت هوای عاشقی های یهویی زد به سرت در دسترس نیستم، من که الکی نیستم تا هروقت دلت خواست سراغم رابگیری..ناز دارم ناز کش هایم زیاد هستند

به خاطر همین عاشقشم دیگه 🤌🏻😍
اصلا بی نظیره این گل ❤️

اهوم 

❤️🌸

به عنوان یه نرگس حرف حاج آقا رو تایید میکنم😌

😅

اوخی😍😂
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
خط خطی های ذهن serek کوچولو

اینجا کودک درون serek جان می نویسد...

آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan