چشماتو ببند

چشماتو ببند 

قشنگ ببند و از دنیای اطراف فارغ شو

بعد با تمام حواس پنج‌گانه‌ت این چیزا رو تصور کن:  

 _ تنگ غروب توی یه چمنزار سبز باشی که بارون خورده و بوی چمن کوتاه شده توی هوا پیچیده، یه خبر خوبی که تازه شنیدی رو با خودت مرور می‌کنی و به غروب خورشید روی دشت نگاه می‌کنی... 

_ توی دانشگاه، سر کار، یه مکان شلوغ یا هرجایی توی حال و هوای خودت نشستی و حواست به جایی نیست بعد یهو رفیقی که مدتهاااااست ازت دور بوده جلوت سبز بشه و با خنده بیاد سمتت...

_ توی یه حال و هوای دلگیر و ناامید باشی که بی هوا کسی که عاشقشی بیاد سراغت و بدون مقدمه بگه دوستت داره...

_توی پارک خلوت روی تاب نشستی و خسته و خالی به صدای جیر جیر وسایل بازی گوش می‌دی، بعد از چند وقت تلاش کردن و دویدن ، درست اون لحظه‌ای که توان و قدرتت کااامل تموم می‌شه یه دفعه تلفنت زنگ می‌زنه. کار انجام شده و موفق شدی...

_ صبح زود ( هوا تاریک، روشن) باشه و از در خونه بیای بیرون، همه‌ جا خلوت و ساکت باشه و بارون نم نم به صورتت بزنه. بینی‌ت گرفته باشه و هیچ بویی حس نکنی. اما یه دفعه یه باد خنک ملایم توی صورتت بوزه و همراه با بوی رطوبت بوی یاس بالا رفته از دیوار همسایه توی مشامت بپیچه...

_تنها توی جاده‌ رانندگی می‌کنی. اردیبهشت ماهه و نم بارون به جاده می‌زنه. آخرین آهنگ گروه سون از ضبط ماشین پخش می‌شه. کنار جاده یه زن روستایی گردو می‌فروشه. می‌زنی کنار و چندتا گردو می‌خری بعد در کمال آرامش و بدون عجله یکی‌شو پوست می‌کنی و توی دهنت می‌ذاری. چشماتو می‌بندی و شوری آب نمک زیر زبونت می‌پیچه...

_ توی مترو یه گوشه چهارزانو نشستی و با تمام وجود توی کتاب قطور روی پاهات غرق شدی. فکر کن که یک ماه با دنیای این کتاب زندگی کردی. مترو خلوت شده و نزدیک ایستگاه آخری. آخرین خط صفحه آخر رو می‌خونی و یه دفعه تمام کلمات کتاب جلوی چشمات صف می‌کشن...

.

.

.

.

حس عجیبی دارن نه؟ 

اگر دل‌تون خواست شما هم یه چیزی بگید که تصورش حال عجیبی براتون داره.

دریا...

موجی که میزه به پاهات و میره لای انگشتای پات.

شن ماسه...

اوخیییی چه حالی 🥺😍
چقدر دلم برای این حس تنگ شده🥲

وقتی که شب دیر وقته و بالاخره بعد از مدت طولانی تلاش کردن به جواب اون مسئله سخت ریاضی می‌رسی و دور جواب دایره می‌کشی، کتابتو تقی می‌بندی و خرده های پاک کن چسبیده بهش رو فوت می‌کنی. تاپ! به صندلیت تکیه می‌دی و خمیازه می‌کشی(":

چه حس خاصی 😊
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
خط خطی های ذهن serek کوچولو

اینجا کودک درون serek جان می نویسد...

آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan