بغض هلال

حال جنون ز عشقِ پریشانم آرزوست 

غرقه به خون، تنِ چاک چاکم آرزوست

هنگام پر کشیدن از این قفس بی فروغِ تن

 مستانه سر نهادن به کوی یارم آرزوست

زخمم زند به هر نفسی یار بی وفا، باز هم

  قربانیِ این آزرده تن، به بَر یارم آرزوست

در معرکه‌ی بی نفسِ جنگ عاشقان 

اشارتی از یار ، فدای جانم آرزوست 

گویند آمدی که بایستی روی تل؟!

گسسته رشته ی حیاتِ جهانم آرزوست

گفتی در این دیار بهای عشق با سَر است 

« رقصی چنین میانه‌ی میدانم آرزوست»

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
خط خطی های ذهن serek کوچولو

اینجا کودک درون serek جان می نویسد...

آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan