چهارشنبه ۲ آبان ۹۷
من نمیدونم شما به چی معجزه میگید
ولی من به داشتن عباس میگم معجزه...
عباس عزیزم که بعد از گذاشتن پست قبلی راجع بهش برای زندگیم کولاک کرده...
یکیش همین معجزهی چند دقیقه پیش... دو هفتهست دربهدر دنبال عکسش میگردم. از سرچ اینترنتی گرفته تا ورق زدن آلبومای قدیمی مادربزرگی؛ هیچی به هیچی. چند بار خواستم به مادربزرگی بگم به مادرش زنگ بزنه که عکس عباسو برام بفرسته ولی روم نشد... امروز خودش عکسشو برام فرستاد.مادرش(که تازگیا برگشتن تهران و چندتا کوچه اونطرف تر خونه خریدن) خواهری رو تو خیابون دید و دعاهایی که با عکس عباس چاپ کرده بودن بهش داد...
حالا بالای آینهی اتاقم نشسته و به اشکای من لبخند میزنه...مثل قدیما...
نوکرتم داداش
#سید_عباس