سه شنبه ۱۱ ارديبهشت ۹۷
خیابون آذین و ریسه بندی شده
همه جا شیرینی و شربت پخش میکنن
از سر هر کوچه که بگذری صدای مولودی و موسیقی بلنده
مسجد شلوغه ، مردم خوشحالن...
میگن جشن تولد یه عزیز دردونهست
ولی خب یه فرق بزرگ با همه ی جشن تولدا داره،
خود عزیز دردونه توی جشن حاضر نیست...
غریب و تنها یه گوشهای نشسته و شادی مارو تماشا میکنه...
چه جشن تولد غریبی...
تولدت مبارک دردونهی نازنینم ببخش که هدیهای درخور شان تو ندارم که پیشکش کنم
هر چند که خدا در نیمهی این ماه تمام عشق رو به ما هدیه داد و همهی پیشکش های دیگهی دنیا رو تا ابد از ارزش انداخت...
تولدت مبارک جانا...
پ.ن: عیدتون مبارک :)