پنجشنبه ۸ تیر ۹۶
خواهر زن نشید
خواهر زن نشید
خواهر زن نشید
یک هفته ست سیر نخوابیدم زیر چشمام یه وجب گود رفته ...
تمام عضلات و رگ و پی کمرم و پاهام گرفته...
یه وعده ی غذایی سر فرصت نخوردم ...
تمام پس اندازمم تا قرون عااااخر خرج کردم الان باید برای پول بلیت بی آر تی و مترو برم سر چهارراه گل بفروشم و اسفند دود کنم و شیشه ماشین پاک کنم ...
تازه فردا شب بعد عروسی باید بشینم یه گالن دویست بیست لیتری آبغوره بگیرمو تنهایی بدون خواهر برگردم خونه ...
خواهر زن نشید...نشید...این نصیحت یه خواهر زن خسته ی فرتوت به شماست :)