نگران منی؟؟؟ به تو چه!!!

دکتر زیادی نگران ما اصرار داشت که نباید استرس زیادی بگیری و هیجان اضافه دریافت کنی...

بهش میگم پس با این اوصاف تماشای مسابقه والیبالم سم محسوب میشه... 

اذعان فرمودند که عصلن به خاطر همین گفتم که نشینی پای اون...

من در اون لحظه :/ و مکث طولانی...

دکتر در اون لحظه :) چی شد؟

من پس از مکث :| دارم فکر میکنم دکترمو عوض کنم دکتر!

دکتر پس از این حرف:/ حالا که فکر میکنم خعلیم ضرر نداره ...ولی زیاد حرص نخور!!!

از اتاق فرمان اشاره میکنن که برای دکتر حرف درآوردن تموم شد رررررفت :))))


پ.ن:ولی خداییش راست میگفت بعد از مسابقه سردرد گرفتم :/

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
خط خطی های ذهن serek کوچولو

اینجا کودک درون serek جان می نویسد...

آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan