چهارشنبه ۲۷ ارديبهشت ۹۶
وقتی خواهری دست تنها ساعت دوازده نصفه شب دست به دامن خاله های موجود میشود که بیایید خانه ی خواهریِ صاحب یک عدد شوهر در ماموریت و بچه هایش را بخوابانید، باید دقت کند که از چه نوع خاله هایی درخواست کمک کرده عست خو....
ساعت یک و نیم شده هنوز خاله ها و خواهر زاده ها از کابینتا آویزونن و جییییغ و داد کنان آپاچی بازی درمیارن ...
خواهری درمانده با دفتر نقاشی و مداد رنگی و ماژیک وارد صحنه میشه و میگه خاله ها بیاید لطفا یکم بازیای آرامش بخش تری بکنیم بلکه بعضیا خوابشون بگیره:/
خاله ها: تازه می خواستیم سرسره بازی کنییییییم
خواهری:عی خدا...ببین دست به دامن کیا شدیم...شماها باید دایی میشدید نه خاله:(
واینگونه عست که ساعت دو خاله ها رو بیرون می نماید تا بلکه بچه هایش را بخواباند ...