جمعه ۱ ارديبهشت ۹۶
میگه این یکی فرق داره
میگم هیچ فرقی نداره
میگه چرا داره
میگم همه شون سر و ته یه کرباسن ...
میگه این خعلی شبیه خودته...
هیچی نمیگم... به چروکای زیر چشمش زل میزنم و
فکر میکنم این مکالمه ی تکراری چند هزار بار دیگه باید تکرار بشه؟
خسته ام به زبون تکراری چی میشه؟