دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۹۷
نمیفهمم چه بلابی سر جامعه ی ما اومده
چرا وقتی یک نفر توی خیابون یکی دیگه رو به باد کتک میگیره و حتی میکشه ما میایستیم تماشا میکنیم و نهایت لطفی که بکنیم اینه که فیلم بگیریم و توی صفحهی اینستاگراممون بارگذاری میکنیم؛ چرا وقتی یه نفر روی زمین آشغال میریزه یا توی این بی آبی داره با شلنگ از لوله ی آب تصفیه شدهی شهری استفاده میکنه و جلوی مغازه شو با فشار آب میشوره یا وقتی یه نفر داره به اموال عمومی صدمه میزنه یا مثلا روی تن آثار باستانی ارزشمند و ملی دلنوشته مینویسه یا اینکه عملی که به موجب قانون جرم محسوب میشه رو با جسارت در ملا عام انجام میده همه به راحتی از کنارش رد میشیم و یه شونه بالا میاندازیم و میگیم به ما چه؟ یا فضولی نکن، یا به ما ربطی نداره و ...؟
کی اولین بار به جامعه ی ما یاد داد به ما ربطی نداره؟ چرا با شعار به ما ربطی نداره سرمونو مثل کبک کردیم زیر برف و هیچ سهم و وظیفهای برای خودمون در برابر این کج و کولگی های جامعه قائل نیستیم؟
اگرم یکی پیدا بشه که بخواد به این کج رویها اعتراض کنه بقیه جلوی دهنشو میگیرن و میگن هییییسسسس به تو چه؟؟؟؟ آزادی بقیه رو سلب نکن!!! تو حریم خصوصیشون دخالت نکن!!!به تو ربطی نداره...
از دیروز که اون اتفاق افتاد همش دارم با خودم فکر میکنم که سهم ما مردم و جامعه در برابر آسیب های اجتماعی چیه و چقدره؟ تا کجا حریم خصوصیه و از کجا به جامعه ربط پیدا میکنه؟ اونجایی که به جامعه ربط داره رفتار درست چیه؟
انقدر جامعه در برابر رفتار شهروندی سرخورده شده که می تونم بگم الان آدما چند دسته شدن...یه دسته کسانی که با جسارت دارن جامعه رو تخریب میکنن یه دسته کسانی که بی تفاوتن که گویا اکثریت هستن و یه دسته آدمایی که از اول بی تفاوت نبودن اما از ترس واکنش اجتماعی و طرد شدن از سمت اکثریت خفه شدن و در طول زمان برای جلب موافقت دیگران انقدر نقش بازی کردن که به دورویی رسیدن...
البته که نحوهی برخورد و چه طور برخورد کردن خیلی مهمه اما این به این معنیه که باید درست بگیم نه اینکه اصلا نگیم!!!
یه بنده خدایی یه سفر به سوئیس رفته بود وقتی برگشت مغز مارو هم زد انقدر گفت اونجا این طوریه اونجا اون طوریه...گفتم به نظرتون چرا انقدر اونجا نظم اجتماعی زیاده و رفتار شهروندی خوبه؟ به خاطر سختگیری و سلطهی قانونه؟ گفت نه رمز موفقیتشون نظارت همگانیه...کافیه یک نفر توی خیابون از جایی غیر از خط عابر پیاده رد بشه یا چراغقرمز رو رد کنه یا روی زمین تف کنه یا مزاحم یه خانم بشه همه یه جوری بهش واکنش نشون میدن که از کارش شرمنده بشه...وقتی انقدر خود جامعه در برابر کج روی فعاله و واکنش نشون میده خیلی موارد کمی پیش میاد که مداخله ی قانون یا پلیس لازمه...
جالب اینجاست همین آدمی که چندین هفته بالای منبر بود و از فضایل شهروندی در اروپا میگفت خودش توی ایران اصلا شهروند خوبی نیست و من بارها دیدم که رفتارای خجالت آوری توی خیابون انجام داد... وقتی هم بهش گفتیم در جواب گفت اینجا ایرانه دیگه رعایت کردن نداره که... میخوام بگم همهمون نشستیم کنار گود غر میزنیم و ایراد میگیریم و هیچ کاری هم نمیکنیم همش هم منتظریم معجزه اتفاق بیفته و یه شبه جامعهمون مدینه فاضله بشه بدون اینکه متوجه باشیم اول باید از اصلاح خودمون شروع کنیم...
پ.ن: اینکه کسی جرات نمیکنه بر خلاف رفتار زشت اکثریت عمل کنه یا حتی باهاشون همراهی میکنه پدیدهی عجیبیه واقعا...امروز استاد کلاس مهارتهای ارتباطی مون یه چیزایی راجع به آزمایش "اَش" و همنوایی جمعی میگفت که واقعا عجیب بود...دیدم واقعا یه نفر می تونه یه حرکت غلط رو به راحتی توی جامعه اپیدمی کنه و خودشو کنار بکشه و تماشا کنه که بعدها همه ی جامعه چقدر محکم از اون روش غلط پیروی و حتی دفاع میکنن و بدیهی میدوننش، بدون اینکه فکر کنن چقدر درسته!!!
احساس میکنم هزارتا حرف از این موضوع توی مغزم هست اما نمی دونم چه جوری باید بیانشون کنم...