چهارشنبه ۱۵ فروردين ۹۷
همیشهی خدا زندگی که سخت میشه و شرایط به تنگ میاد الکی غُر می زنم که:
بمیریم راحت بشیم اه....
ولی خب در واقع زر مجانی زدم و واقعا دلم نمیخواد بمیرم...چون همون لحظه که با خودم فکر میکنم خب ممکنه الان سر و کله ی جناب عزرائیل پیدا بشه موهای پشت گردنم بلند میشه و میگم شِکر خوردم :/
می ترسم یهویی به خودم بیام ببینم به اون درجه ای رسیدم که دلم واقعا بخواد بمیرم راحت بشم -__-