جمعه ۱۳ مرداد ۹۶
امشب اولین سالگرد عقد خواهری کوچیکه ست...زنگ زد همه رو شام دعوتید خونه ش ... در کل اولین بار بود که رسما دعوت شدیم به خونه ش و درواقع پامون گشاییده شد :)
زنگ زد بهم که سه رررررررک!!! آاااجییییییی... (با لحن خواهر خر کن بخونید) تو که کیک می پزی هزار هزار یه دونه هم برای ما بذار…
من :|
مثل همیشه به علت فعال بودن شدید قوه ی خریت علی رغم مشغله ی زیااااد قبول کردم و این بود که بعد از یه روز سخخخت تا ساعت یک شب داشتم کیک خامه ای چند طبقه می درستیدم واسه دو نو گل شکفته:)
از من می شنوید سعی کنید دیر خر بشید چون تبعات داره :/