سه شنبه ۲۸ شهریور ۹۶
مهر ماه یعنی بوی مداد و پاک کن و کاغذ کتابای نو...
یعنی رنگ و لعاب لباسای پاییزی و بافتنیای کار دست مادربزرگی...
یعنی گرگ و میش هوای اول صبحای بارونی که برای بعضیا عند دلگرفتگی بود برای بعضیا اوج شاعرانگی و حس خوب...
یعنی عطر نارنگیای سبز اول فصل که زنگ تفریحا می خوردیم...
یعنی ذوق دیدن رفقا بعد از یه تعطیلات سه ماهه و استرس هم کلاسی شدن با بعضیایی که سال قبل حسابی بین تون شکراب شده بود ...
یعنی خندیدن به سرود مسخره ی باز آمد بوی ماه مدرسه و از این حرفا ...
چه خوب بودن روزایی که نهایت بدبختی مون صبح زود مدرسه رفتن و مشق نوشتن بود...